این شیوه بی عصمتی در شهر مذکور [ینکچری، عثمانی] شایع شده و قبح افعال شنیع از نظرها محو گردیده، چنانچه نسوان غربا را به رضا و غیر رضا به خانه های خود برده، خواهش های خود را معمول [می دارند]. اتفاقا زنی از اکابر مهتر مرا فریفته به خانه خود برده بود. در وقتی که به اعلی مرتبه عمارت خود نشسته بودم، از این مقدمه مطلع شده، همان ملازم را از آن بلندی به زمین افکندم و سر و دست او شکستم. اعیان و اشراف شهر از این معنی مخبر گردیده تعجب ها کرده و آفرین ها گفتند. القصه، عصمت من در شهر شهرت یافت.
میرزا ابوالحسن خان ایلچی، سفرنامه لندن، 80