«دراثنای صحبت، دخترکی از ارامنه به تماشای بستان آمده به منزل ما رسید. چه نویسم در وصف حسن و جمال آن دختر که زبان قلم در وصف او قاصر. با شوق بسیار رو به ما آورده، پس از گفتگوی بسیار، اسلام اختیار نموده التماس کرد که مرا همراه خود ببر. من گفتم سفیر ایران را کوچ همران بردن قاعده نیست. تو صبر کن انشالله بعد از مراجعت از سفر لندن تو را به جان و تن خریدار و به وطن خواهم برد.»
حیرت نامه، میرزا ابوالحسن خان ایلچی، ص 59